پنج شنبه 90 دی 22 , ساعت 9:37 عصر
بوی بهشت می دهد آن چفیه سفید/وقتی که باز می شود از گردن شهید
از بین حرف های پر از رمز و راز او/نبض صدای فاطمه را می شود شنید
چشمان او تجسمی از یک شجاعت است/با او به انتهای زمان می توان رسید
وقتی نظر به خاک وطن کرد اجنبی/تا مرز عشق و عاشقی و تا جنون رسید
حتی بهشت و روزی بس جاودانه را/با خون خود ز حضرت عز وجل خرید
نوشته شده توسط باقر حمدی | نظرات دیگران [ نظر]